ناخدا می شوم!
باد ِموافق هم که نوزد ،
لنگر می اندازم در ساحل نگاهت ...
* دلیل نوشت : میان خورشیدهای همیشه ، زیبایی تو لنگریست !
خورشیدی که از سپیده دم ِ همه ی ستارگان ، بی نیازم می کند .
دیشب بازم بیدار خوابی ، چرا این کابوس تموم نمیشه !؟
جای ِ خالی ِ انگشـت هآی ِ کشیده اش بین ِ دستام رو چه جوری تحمل کنم؟!
خدایا صبر بده و کمکم کن *:)
دلم می خواد یه نفرو پیدا کنم ، تمام روز بهش غُر بزنم ! کسی داوطلب میشه !؟
نظرات شما عزیزان: